دختری که در راه است
کفشهایت را پا کن جان بابا که جای قدمهایت در زمستان من خالی است بگذار حرفهای دم گوشی بابا و دخترش را اینبار برملا کنم خب؟
از چند روز پیش که کفشهایت را دزدکی به اتاقم اورده ام و عکس میگیرم و گاهی هم در اغوش میگیرم دلم ارامشی دارد که به مثال نمیرسد .نمیدانم تا تو چند ماه و چند سال فاصله است. هر چه باشد انقدر هست که من بافتن موهای دخترانه ات را یاد بگیرم. تو شگفت انگیز ترین اتفاق در سرزمین مردانه من هستی . مردی که هیچگاه همزیستی با دخترکی را تجربه نکرده است با تو دختر داری را حظ میکند چیزی شبیه روییدن یک گل کوچک و لطیف در خاراباد یک کاکتوس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی